مدح و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
جهان آموخت از تو درس غیرت را شجـاعت را عـنایت را کـرامت را مسـلـمان میشـود در سـایه سار تو یـهـودی دارد از تو این هـدایـت را قـیـامـت میکـنـد چــادر نــمـازِ تـو نشان دادی به این عـالـم اصالت را پـیـمـبر بـا تو دلـگـرم و عـلـی آرام و دارد هر که از تو این محـبت را شـکـوفـه بـا نـسیـمـی زود میافـتـد گرفت از باغـبان این داغ طاقت را نه تـنهـا در مـیان کـوچـههـا بـلـکـه نشان دادی تو عـمری استـقامت را علی را جور دیگر امتحان کن چون نـدارد لحـظـهای او تـاب داغـت را نمیدانـم چه حالی داشت آن لحـظه کـه بـرگـردانـد مـولا آن امـانـت را اگر دنیا بهـم میریخت معـنا داشت جهان در خود ندید اینگونه غربت را دلش خون است از این شهر بیانصاف از آن دستی که گلگون کرد صورت را بماند روضهها؛ داغـیست تا محشر عـلی برسیـنه دارد این شکـایت را نـمـیمـانـد زمــان آن روز مـیآیــد قـیـامت مـیکـنـد زهـرا قـیـامت را فـقط آنروز مـادر! از تو میخـواهم شفاعت را شفـاعت را شـفـاعت را |